کلا
چرای دقیقش را نمی دانم اما هنوز هم که هنوز است اولین گوشی موبایلی که خریده ام را نگه داشته ام .در دوان خودش از مدل های پر طرفدار بود اما طراحان محترم سونی ـ اریکسون به طرز احمقانه ای برای این گوشی پسورد امنیتی تعبیه نکرده اند و سال هاست که ان را می چسبانم به خودم از چشم حسودان بدنظر و عنودان بدگهر.
دیروز
به رفیقم گفتم :اگر مجبور بشم این گوشی را از فرسودگی عوض کنم ، امکان ندارد تن به این تاچ های سوسولی بدهم ، یک چیزی می گیرم که اگر لازم شد بتوان داخل جیبم هم شماره ننه ات را بگیرم....گفتم: بلک بری می گیرم. گوشی خود اوباما...مادر امینت
امروز
در صحنه ای از فیلمی مرد گوشیش را که زنگ می خورد پرت می کند به سمت زنش که دارد به خرید می رود و با خواب الودگی می گوید :اینم با خودت ببر...
نمی دانم چرا با دیدن این صحنه دلم قنج زد ...غش رفت...پیچ خورد و رشک بردم به کسانی که می توانند تمام رازهایشان را با کسی شریک بشوند . . . و هرچه فکر کردم دیدم هیچ کس نیست که بتوانم با او اینگونه باشم.
پ ن : مدت هاست بک گراند گوشیم عکس چشم همسر قبلیم است ...همان گوشی ای که وقتی بود ابزار اصلی خیانت هایم می شد . . . بی خیال...بلک بری را بچسب رویاها برای سرزمین غروب اند.
پ پ ن: حالا توانایی یکی شدن را دارم ...اما او دیگر نیست!
۳ نظر:
Ta oonja ke midoonam obama ham kheyli vaghte blackberrysho gozashte kenar be khatere masele amniyaty vali ye ipad2 dare ke hamishe dasteshe! Oon ham bayad mahdood estefade kone
Gooshi zangkhoresh moheme markesh ziad mohem nis!
جدی؟ممنون از اطلاعاتت!
کی به ما زنگ می زنه داداش؟همون پیشنهاد نوشتن شمارم رو دیوار سگدونیتون با اسم اقدس جنده عالیه!
جدی؟ممنون از اطلاعاتت!
کی به ما زنگ می زنه داداش؟همون پیشنهاد نوشتن شمارم رو دیوار سگدونیتون با اسم اقدس جنده عالیه!
ارسال یک نظر