۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه

تکاملِ بی پدر و مادر (سوال)

ازش بیرون آمدم و درحالی که دکمه کرنوگراف ساعت مچی ام را فشار می دادم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم. چشمان درشت سیاهش به سقف خیره مانده بود و تکان نمی خورد . کبودی دور چشمانش از همیشه تیره تر بود و اینبار نمی شد زیبا یا فتوژنیک تعبریشان کرد، نماد  ناراحتی عمیقش شده بودند . سرخی غروب دلگیر آفتاب از کنار پرده افتاده بود روی ما که برهنه روی یک پتو دراز کشیده بودیم کف دفترِ سنگیِ کارخانه پدرم و هردو به جاهایی نامعلوم خیره بودیم .عصر جمعه بود.

_نشدی ؟
_نه
_مشکل از زمانشه ،باید بیشتر طول می دادم
_چند دقیقه شد؟
_بیست و چند دقیقه
_دروغ نگو...راستش رو بگو...دیدم داری زمان می گیری
_چهل و شش دقیقه و سی ثانیه  توت بودم ،جدا از مساله ارضا شدن من ... فکر نمی کنم مردای زیادی بتونن این زمان را تو این حالت ، فعالیت بدنی مداوم داشته باشن
_آره ...حالا می فهمم دکترم چی می گفت
_چی می گفت :
_بعضی زن ها هیچ وقت ارگاسم را تجربه نمی کنن
یک قطره اشک از گوشه چشمش سر خورد لای موهاش ، بغلش کردم و گفتم :
_ناراحت نباش عزیزم...دفعه دیگه
خودشو از بغلم بیرون کشید و ایستاد،شروع به پوشیدن لباس هاش کرد و جواب داد:

_ دفعه ی دیگه ای وجود نداره، همه پوزیشنا و این مدت طولانی گاییدن!چهل و شش دقیقه!...هفت تا خر ماده را می تونستی ارگاسم کنی تو این تایم ! دلیل تخمی با تو خوابیدنام هم این بود که از نیلوفر و چندتا دختر دیگه شنیده بودم  خوب می کنی . البته اصلا دوس ندارم دلایل تو واسه خوابیدن با خودمو بدونم، نگهشون دار واسه خودت. و این که کلا آخرین بار بود ، نمی خوام خودم و تو ، یا یه مرد دیگه رو مسخره کنم .


جوابی نداشتم بدهم ,سیگار روشن کردم و در همان حال خیره شدم بهش که دماغش را بالا می کشد و لباس هایش را می پوشد. هوا تاریک تر می شد و دیگر حالت صورتش را هم نمی توانستم تشخیص بدهم .سوتینش را هم خودش بست ، موهای مشکی مجعدش را پشت سرش جمع کرد و بدون اینکه آرایش پاک شده اش را تجدید کند با یک خداحافظی کوچک از دفتر خارج شد . و من ماندم که برهنه خوابیده بودم روی پتوی کهنه ی نگهبان و صدای دور شدن اتومبلیش را می شندیم . فکر  کردم که  نکند روحیه ام ازین ماجرا  و مورد سو استفاده بودنم خدشه بردارد!راستی جمعه هفته بعد چه کار کنم؟

۹ نظر:

غراب گفت...

طفلکئ يک بارم نشد, حالا عده اى هستند که تا 15 بار هم ارگاسم دارند.

Unknown گفت...

ها ها !اونا از مقربین به آغا امام زمان هستن!

ناشناس گفت...

اون نگاه خیره به سقف رو می شناسم. بارها بعد از صکس و وقت هایی که ارضا نشدم، این نگاه رو داشتم.
می دونی، تجربه بهم می گه احتمالن ارکاسم شدنش ربطی به طول مدت اون توو بودن نداره. شاید اصلن به اون شیوه ارگاسم نمی شه. مثل من. ارگاسم توو زن ها با هم فرق داره. گاهی اصرار به ارگاسم شدن به یه شیوه خاص جوابگو نیست. خودش باید می فهمید که همیشه خوب کردن دلیل بر ارگاسم شدن نیست. شاید اون هم با مالیدن ارگاسم شه یا با شیوه دیگه.

اگه دوباره دیدیش، بهش بگو حتمن شیوه های دیگه رو هم امتحان کنه!

ناشناس گفت...

اون نگاه خیره به سقف رو می شناسم. بارها بعد از صکس و وقت هایی که ارضا نشدم، این نگاه رو داشتم.
می دونی، تجربه بهم می گه احتمالن ارکاسم شدنش ربطی به طول مدت اون توو بودن نداره. شاید اصلن به اون شیوه ارگاسم نمی شه. مثل من. ارگاسم توو زن ها با هم فرق داره. گاهی اصرار به ارگاسم شدن به یه شیوه خاص جوابگو نیست. خودش باید می فهمید که همیشه خوب کردن دلیل بر ارگاسم شدن نیست. شاید اون هم با مالیدن ارگاسم شه یا با شیوه دیگه.

اگه دوباره دیدیش، بهش بگو حتمن شیوه های دیگه رو هم امتحان کنه!

Unknown گفت...

می دونم منظورت چیه ...اما انگار دلش می خواد ارگاسم با سکس را تجربه کنه.
به هرحال دیگه ندیدمش

ویولتا گفت...

تاکید بیش از حد روی ارگاسم یعنی واقعا از سکس هیچی ندونستن..ارگاسم هدف سکس نیست، یه قسمتی از سکسه. حتی بهترین قسمتش هم نیست. برام بامزه بود که ساعت گرفتی..آدم اگر نخواد بشه چهار ساعت هم طول بکشه نمیشه. قضیه برای زنهاخیلی پیچیده تر از این حرفهاست، بدیش اینه که خودشون هم نمی دونن..آره دیگه اینجوریاست..جک. سخت نگیر.

Unknown گفت...

ممنون که اینو می گی!.. تو به خاطر جنسیتت خیلی راحت تر می تونی اینو بیان کنی تا من که باید مدام گم شده باشم توی احساسات دگرگون !

اون زمان گرفتن واسه خودمم خیلی بامزه است!آدم گاهی اینچنین وسواسی می شه !:D

ناشناس گفت...

خب جک موریسون جان بعضی از زنها جی پوینتشون داخل واژن نیست و هیچوقت ازین طریق ارضا نمی شن.
خیلی از زنها هستن فقط از طریق کلیتوریس ارضا می شن. شاید این دخترک هم جزو همین دسته ست

Unknown گفت...

کاش این اطلاعات عمومی می شد.