ما که سر از کار شما جماعت ذکور در نیاوردیم پدر جان. بگوییم زیباییم می گویید چون کسی شما را نمی بیند اینگونه می گویید. می گوییم زشتیم می گویید مگر قرار است کسی شما را ببیند. حال بگویید تکلیف ما چیست که می خواهیم روراست باشیم. نکند خدایی ناکرده شما هم ترجیح می دهید دروغ های زیبا بشنوید تا حقایق زشت؟! از نظر ما زشت بودن بهتر از عادی و معمولی بودن است...
۱۳ نظر:
با عکس که گذاشته بودی جذاب تر بود ...
احتمالا این شعر نتیجه یه امتحان خوبه!آره؟
رضا:
خودم که اینجوری فکر نمی کنم
نگار: نه نتیجه زندگی خصوصی ناموفق
این پیام اخری چیه؟من چیزی حذف نکردم به ناموس فاطمه!
از نظر ما شما درخت بدرد بخوری می باشید.
جدی؟رو چه حسابی می فرمایید؟
ما که سر از کار شما جماعت ذکور در نیاوردیم پدر جان. بگوییم زیباییم می گویید چون کسی شما را نمی بیند اینگونه می گویید. می گوییم زشتیم می گویید مگر قرار است کسی شما را ببیند. حال بگویید تکلیف ما چیست که می خواهیم روراست باشیم. نکند خدایی ناکرده شما هم ترجیح می دهید دروغ های زیبا بشنوید تا حقایق زشت؟!
از نظر ما زشت بودن بهتر از عادی و معمولی بودن است...
تنها بر این حساب گفتیم که شما در خود هنری سراغ دارید. و بس...
تنها بر این حساب گفتیم که شما در خود هنری سراغ دارید. و بس...
خب ...اهان
پس یه جورایی این بیان زشت بودن ....کاراکتر بلاگریته؟خوبه!
اصلا نمیتونم حالتیو تصور کنم که مخاطب این شعر بتونه حالی ش باشه
نه
حالیش نیس
مطمئنم
سلام
نکته طنزش تو چرخش دوئل وارمونه!
من این شعر رو اولین بار از دهن خودش نیدم...این حالیت شد اخرشم مال خودش بود....
خوب بود. ولی وقتی که همچین جیزایی می نویسی، سعی کن توی نوشتار خیلی دقیق باشی که نامفهوم نشه. مثلا آشیان رو بدون کلاه نوشتی..
ارسال یک نظر